باربری ارزان ایران

به گزارش همشهری آنلاین به نقل از تسنیم، آیت الله علم الهدی در سی وسومین هفته برگزار نشدن نماز جمعه در مشهد مقدس، مطالبی در تک رحلت پیامبر اکرم (صلوات الله علیه)، اندوه آینده امت و تحریف جریان مستند اسلام، مظلومیت امام حسن مجتبی (ثمر السلام)، تحریف تاریخ اسلام داخل عهد معاصر و مطابقت ناتوانی های مدیریتی با تحریف تاریخ را داخل قالب «خطبه مجازی» جمعه ۲۵ مهرماه در حرم امام رضا (علیه السلام) تقریر کردند که تو ادامه می خوانید:

بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدالله، اشهد ان لا اله الا الله وحده لا همدستی له و اشهد ان محمد عبده و رسوله و اشهد ان امیرالمؤمنین (علیه السلام) (علیه السلام) علی بنیان گریان طالب و اولاده المعصومین هم حجج الله علی الخلق اجمعین.

اللهم صل وسلم علی عبدک و حبیبک و رسولک محمد سیدالاولین و الآخرین و علی عترته الهداة المعصومین رخسار علی امام المنتظر المهدی روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداه.
عبادالله، اوصیکم و نفسی باتقوالله

همگی شما برادران، خواهران و خودم را به تقوای الهی سفارش می کنم.

سالروز رحلت جانگداز نبی مکرم اسلام و شهادت مظلومانه سبط اکبر آن حضرت، معصوم مجتبی (علیه السلام) را محضر همه شما عزیزان، بینندگان معتبر و شنوندگان معظم تسلیت عرض می کنم.

امیدوارم درون روزهای ته ماه صفر که پایان ۲ ماه عرض ارادت بوسیله ساحت ولایتمدار پیغمبر اکرم و بومی بیت آن حضور هست، اجر و عطیه طولانی دو ماه ماتم را از پیشگاه با کفایت صدیقه اطهر علیها سلام اخذ کنیم؛ امروز بهره است که ملت اسلام یتیم شد و بابا عزیزی را جهان اسلام از دست داد، پیغمبری که در عرصه هدایت و ارشاد و تربیت امت، رنج های فوق العاده ای تحمل کرد، مسئله ای که برای امروز باید مورد توجه ما استراحت بگیرد، جریان آخرین لحظات پیغمبر اکرم (صل الله علیه وآله وسلم) است.

حیات مقدس مولا امیرالمؤمنین (دشت السلام)، تنها کسی که تا آخرین نفس در محضر سفیر الله بودند، نقل می کنند که آخرین جملاتی که پیغمبر اکرم بیان می فرمودند این بود که فرمودند «اغتم الامتی»، طولانی بی قراری و مصیبت من در آخرین لحظات جان دادن، امت من هستند؛ مسئله غم پیغمبر برای امت، تفسیرهای متنوعی دارد، تو یک تعبیر کردن سطحی گفته می شود غصه پیغمبر نسبت بوسیله گنه کاران پیرو بوده است که مثلأ سرنوشت آنان در آخرت چه می شود. نگرانی پیامبر از آینده امت اسلام

برادران و خواهران، این نکته را باید بدانیم که تمام مبانی و اصولی که ما نسبت به پیغمبر اکرم و ائمه معصومین معتقدیم، مجموعه این اصول، عقیده و باورمندی خویشتن آنان بوده است برای اینکه این اصول از خویشتن آنان به ما رسیده، یکی از اصولی که ما نسبت بوسیله پیغمبر و ائمه معصومین پارسا هستیم، عنصر شفاعت است، پیغمبر اکرم به تمام این مقام و اشکوب شفاعت و تمام مرزوبوم و انفراد اختیار و قدرت وساطت خودشان که تک اجازه پروردگار قرار پژمان است، معتقد بودند؛ وقتی رسول الله این اختیار گسترده خدادادی را در وعده شفاعت گنهکاران   امت درون چیز پهن محشر برای خودشان اعتقاد داشتند و تک اعتقاد نبی مکرم اسلام بود، معنا ندارد پیغمبر برای گنهکاران امت تو قیامت غصه بخورند با این که خود پیغمبر غلبه وساطت دارند و با شفاعت آنان، طبیعی است که شفا مشخص می کنند و آن بخش از امت که به ظاهر جزو پیرو پیغمبر به احصائیه می آیند و در خط شفاعت پیغمبر قرار نمی گیرند، در حقیقت عناصر و عواملی هستند که پیغمبر اکرم نسبت به آنان نه مسئولیت دارد و نه تعلق که درون لحظات پایان عمر بگوید «اغتم الامتی» و مقصود، آن دسته از گنهکاران ملت باشد که از حوزه مداخله قاصد الله خارج شده اند.

پس باید برای این جمله پیغمبر داخل یک تفریق جدی تری خیال کنیم، این که پیغمبر فرمودند من بخاطر امتم رنجیده هستم، مربوط بوسیله تجربه ای بود که فرستاده الله نسبت به امت های گذشته داشتند و یا مربوط بوسیله اطلاع دادن غیبیه بوده است که حیات مقدس پیغمبر اکرم نسبت بوسیله سرنوشت ملت درون همین عرصه زندگانی این جهانی داخل آینده داشتند.

امتحان پیغمبر نسبت به امت های باجناق این بود که ملت ها سپس از این که روند الهام و نبوت از آنان قطع شد، قرض را تحریف کردند و با تحریف دین از شیار شریعتی که خداوند به وسیله پیغمبرشان فرستادند، پر ازار شدن، این تحریفی که به دست امت های سلف نسبت به دین صورت گرفت و انحرافی که در قسمت امت های باجناق به بود آمد، طبیعی وجود که پیغمبر اکرم را نسبت بوسیله قسمت این امت و ابتلای آنان بوسیله این مشکل، بوسیله تیمار بیندازد و رسول الله غمگین بشود مخصوصأ نسبت به اخباری که از طریق غیب و جبرئیل به پیغمبر اکرم نسبت بوسیله آینده پیرو رسا بود، این نکته، نکته غم پیغمبر است. اجرای روند اجتماعی دینی به دست امت است

خداوند متعال برای این که مذهب پیغمبر را نسبت به تحریف اصل طریقت حفظ کردن کند، تضمینی به پیغمبر داده بود، فرموده بود «إِنَّا نَحْنُ نـزلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ» بوسیله همان میزانی که این قرآن را ما نازل کردیم و در کاستی قرآن بر تو پیغمبر غیر از ما، دیگری نقش نداشته است، قران را حفظ می کنیم و نمی گذاریم شبیه تورات و انجیل در دسترس تحریف قضیه پیرو زیان اور قرار بگیرد.

این مسئله به وسیله موجد وجهه شد که عنصر طریقت دچار تحریف نمی شود ولی اجرای دین، سرنوشت دین، جریان اجتماعی و شخصیت خارجی و دل طریقت که تو جامعه باید ارج های قرض حاکم بشود، دیگر اشتی بخشی از طرف موجد ندارد، به دست امت است و در تحریف سیلان و اجرای دین، ممکن است پیرو دچار خمیدگی بشوند لذا آخرین جمله پیغمبر اکرم این بود که «من غم امتم را دارم».

پیغمبر اکرم تدفین نشده حیات و بدن پیغمبر روی زمین بود، اولین خال تحریف و انحراف رخ داد، رهبری از خط امامت که خط تداوم وحی بود، خبیی شد و رهبری پیرو درون جریان غیر تداوم وحی استراحت گرفت، از اینجا دگرگون سازی و خمیدگی تعاقب سر تیمار می آمد، در مقاطع مختلف تو موضع های گوناگون و تو مقابل این دگرگون سازی و انحرافی که امت گرفتار شده بود، تنها جریانی که مقابله می کرد و در مقابل این دگرگون سازی و انحراف می ایستاد، قضیه عترت و اهل بیت پیغمبر بودند و داخل گوهر رسول الله، آن مظلومیت که عزیزانش از دیدن تقابل با انحراف کیش و تحریف سرنوشت امت عمل می دادند، یادآوری آن مظلومیت ها تو لحظات آخر برای پیغمبر دلخراش حیات. شهادت مظلومانه امام حسن (علیه السلام)

برادران و خواهران، از امروزی که رسول الله جان به جان آفرین عودت کرد، امت نسبت به پیغمبر اکرم داغدار شد، ۴۲ سال بیشتر نگذشت، کنار بناء همین پیغمبر و تو پیاده شدن مقبره رسول الله، جنازه مسموم عزیزترین عزیزانش، سبط اکبرش، هدف تیرهای زهرآلود قرار گرفت.

۴۲ سال از داغ امروز پیامبر گذشت، جنازه امام حسن (علیه السلام) امروز پهلو درون خانه پیغمبر هدف مقصد صبر گرفت، وقتی این جنازه را منتقل کردند به بقیع، آمدند بدن را از میان تابوت دربیاورند، دیدند هفت چوبه تیر بر بدن مسموم نازنین امام مجتبی (علیه السلام) مکان خمود است، ای خدا امام حسن (علیه السلام) همه وضع مظلومیت را داخل عمر خودش معاینه کرده بود، مواقعی که به مسجد می آمد، خطیب بالای منبر به بابایش علی (دشت السلام) دشنام می رحم.

در محله و میدان می آمد، دوست و دشمن یا «مذل المؤمنین خطابش می کردند، درون خانه هم سرش را کنار عادت قاتلش می گذاشت، فقط تنها چیزی که در روند مظلومیت معصوم مجتبی (دشت السلام) نقش نداشت، این بود که شهادت پیشگاه در یک میدان نبرد مسلحانه صورت نگرفت، لحظه شهادت اسلحه و تیر و سرنیزه به خشکی امدن بدن نازنین معصوم حسن (علیه السلام) وارد نشد، آنطوری که بدن پاره پاره حسین مظلوم در سرزمین کربلا قطعه قطعه شد که انگار باید این مظلومیت و مصیبت نیز بر امام مجتبی (میوه السلام) مسبوق می شد، هفت چوبه تیر بر بدن مسموم معصوم حسن (محصول السلام) خبردار شد.

وقتی خواستند این بدن را از میان تابوت دربیاورند و مشاهده کردند با این هفت چوبه تیر، بدن انگار بوسیله تابوت دوخته شده، جوانان بنی هاشم جلو آمدند، سید سیدالشهدا را به یک طرف بردند اختتام برادر حوصله ندارد هفت چوبه تیر آن هم پیاده شدن بدن مسموم برادر مشاهده کند، توجه به این مظلومیت برای پیغمبر در نفس مرگ، جانکاه بود، این لحظات آخر سفیر الله، سیدالشهدا در حالی که یک آقازاده ۶ ساله بود، آمد نظر بابا دکمه های پیراهن پیغمبر را باز کرده، وقت آخر جدش رسول الله است، معصوم حسین  (علیه السلام) خودش را روی سینه پیغمبر انداخت، صورتش را روی سینه پیغمبر گذاشت، وضعی بوسیله وجود آورد که این وضع، سوژه یک مصیبت برای مظلومیت حسینش شد.

از این مسئله ۵۰ سال بیشتر نگذشت، همین بدن مدخل پاره روی مزار بی ریا بود، خواهرش  زینب آمد، یادآور این لحظه شد، لحظه ای که ضابطه برادر روی سینه پیغمبر است با آن لمحه ای که بدن حصه جزء و چاک چاک برادر روی زمین قرار گرفته، فریاد زد آیا تو حسین منی؟ «ای جزء بسرنوشت شوم دچار کردن پیکر، آیا داخلی حسینم؟ ای طریق بریده از تن، آیا داخلی حسینم؟» فریاد زد « یَومٌ عَلیٰ صَدرِ المصطفیٰ. وَ یَومٌ عَلیٰ وَجهِ الثَّریٰ»، برادر، یک یکروز روی سینه پیغمبر قرار گرفتی، امروز روی زمین با بدن بخش پاره واقع شدی.

در آن لحظات آخر، نقل شده از بود مقدس امیرالمؤمنین (علیه السلام) که حضرت فرمودند آخرین زمزمه ای که پیاده شدن لبان پیغمبر بود درون حالی که حسین ۶ ساله خودش را روی سینه پیغمبر انداخته بود، این وجود «ای یزید غلام با در چه کردم؟ ای  یزید چرا اینقدر مرا آزار می دهی» انگار آن لحظه پیغمبر اکرم با آن چشم و دید وحی مشاهده کرد زمانی که قانون بریده حسینش در میان تشت زر زیر لوح خیزران یزید صبر بگیرد. جریان تحریف اسلام در صدر اسلام خلاصه نمی شود

پیغمبر (صلوات الله علیه) برای این تحریف و انحرافی که خراج اش بخاطر مقابله عزیزانش در مقابل این انحراف، به مظلومیت آنان منتهی شد، برای این فرمود «اغتم الامتی»؛ معمولأ این مسائل را تا جریان کتاب صدر اسلام اختصار می کنند و تنها در همان زمان تفکر می کنند بوده، بی قراری اش برای مظلومیت زهرا (سلام الله علیها)، معصوم حسین (محصول السلام)، معصوم حسین (ثمر السلام) و عترت بود، نه، این تنها غم پیغمبر نبود، اندکی از غصه رسول الله بود، این که فرمود «اغتم الامتی» بخاطر امتم افسرده هستم، برای پهنه زندگی امت تو همگی زمان ها بود.

دشوار دگرگون سازی درون تقدیر امت عزب به آن زمان خاص نداشت، شاق خمیدگی پیاده شدن اثر دگرگون سازی در قسمت امت، مشکلی است که درون پهنه تاریخچه تا به امروز ادامه داشته است، یعنی هر جریانی تو امت اسلام درون رأس قدرت راحتی گرفت، منافع و تداوم قدرت سیاسی خودش را با تحریفی در تقدیر و اجرای اسلام مطابقت کرد، این شاق خصوصی عهد یزید، معاویه، بنی امیه و بنی عباس درون صدرا اسلام نبود، متأسفانه الان غم همین بغرنج وجود دارد.

یعنی همین الان هم آدم رفتند سینه گیرایی را مقابل گلوله داغ گرفتند، بچه هایشان را به قربانی پیغمبر فرستادند، یک نظم ولایی تشکیل دادند که کمتر کم جریان حاکمیت اسلام به آن تداوم وحی و قضیه وحی که شیار امامت حیات منتقل بشود، با این کیفیت، می بینیم یک عده مسئله های فرصت طلب و قدرت یاب در همین عرصه بر اثر این که یک روزی بوسیله یک فرصتی می رسند و قدرتی را به مشت می گیرند، در وضعیت تداوم غلبه و قدرت مداری خودشان درون مدیریت کشور، هر انقراض و ناتوانی که دارند، این را با یک تحریفی در تاریخ اسلام و سرنوشت پیرو تطبیق می کنند.

وقتی نتوانستند جامعه را مدیریت کنند و نتوانستند مسئله اقتصاد و معیشت مردم را مدیریت کنند، قدرت مدیریت نداشتند، فرافکنی می کنند و مشکلات مدیریت خودشان را به حساب فشار خارجی، تهاجم اقتصادی و بایکوت اقتصادی دشمن قرار می دهند، روش حلی که می دهند این است که دست به دست متخاصم بدهیم و با دشمن بسازیم، چرا؟ ما شهید و خون دادیم، ۴۰ سال مثل درختی که آب به پایش ریخته شود، در این ۴۰ سال خون به پای درخت قیام ریخته شده تا این انقلاب ۴۲ ساله بشود، با این کیفیت، همه خون ها را زیر پا بگذاریم، برویم دست به دست متخاصم بدهیم از طرف شما غلبه مدیریت ندارید!؟ مشکلات مدیریتی را به تحریم اقتصادی ربط ندهید

شما چنانچه نمی توانید معیشت مردم را اداره کنید، قشر آسیب پذیر مشت به دهن ناتوان، باید مرغ کیلوی ۲۰ هزار تومان بخرد مربوط به نمی توانید نهاده دامی را توزیع کنید، غلبه مدیریت توزیع نهاده دامی ندارید، به جای این که نهاده دامی را به مرغ دار بدهید، دادید به دلال که داخل بازار آزاد بفروشد، خب شما نمی توانید توزیع را مدیریت کنید، انسان فقیر برود مرغ کیلویی ۲۰ هزار تومان بخرد، بعد بگویید این مشکلات مال تحریم اقتصادی است و برویم با دشمن بسازیم.

 آن حزن برای این که یک تماشاگر دینی برای خویشتن پیدا کنید، بیایید کتاب اسلام را تحریف کنید، بگویید «معصوم حسن (علیه السلام) وقتی یک شماره از اصحابش گفتند جنگ با معاویه را ادامه بده، معصوم حسن (محصول السلام) گفت شما اقلیتید، اکثریت می گویند صلح!»، کجای تاریخ و روانی زندگی امام حسن (علیه السلام) چنین چیزی نوشته شده؟ اصلأ قضیه صلح امام حسن (علیه السلام) نظرخواهی از آدم نشده، یک جریان دموکراتیک مردمی نبوده. خواص به امام حسن (ثمر السلام) خیانت کردند

خواص در زمان معصوم حسن (دشت السلام)، آنانی که خودشان را همه کاره قرض و تزیین دینی می گرفتند، به امام حسن (میوه السلام) غدر کردند، این ها از معاویه پول گرفتند، بدره های زر گرفتند، هم حاکم و اندوه لشکریانشان، ۸۰ هزار نفر از سپاه ۱۰۰ هزاره نفره امام حسن(میوه السلام)، یک شبه بوسیله خاطر پول بوسیله معاویه پیوستند، خواص خیانت کردند و معصوم حسن (دشت السلام) را مجبور به طلاق اغتشاش کردند، پای مردم وسط نبود، دموکراتیک مردمی نبود که بگوییم آدم صلح خواستند. مخاطره امروز ملت اسلام، خیانت خواص است

این دنیاپرستان، قرض فروشان، پول بگیران و آدم های سازگار با دشمن نجس خائن اموی و معاویه باعث شدند معصوم مجتبی (علیه السلام) مظلومانه ترک جنگ کند؛ آنی که امروز برای ما به نشانی قضیه تجربه تاریخی است، این است که خواص ممکن است خیانت کنند، خواص ممکن است با دشمن بسازند، منافع قدرت یابی و مادی خودشان را درون حاکمیت متخاصم ببینند، حجت معصوم امام که به جای حجت معصوم حسن (محصول السلام) هست، تک و عزب بگذارند در موافق دشمن، این خطر امروز ما را ترساندن می کند، همان خطری که معصوم حسن (علیه السلام) را ترساندن کرد و همان خطری که به قاعده امام حسن (دشت السلام) آورد، آن خیانت خواص بود، خیانت خواص را به شمار مردم نگذارید، خواص آمدند و گفتند صلح، آن غم بوسیله فکر پولی بود که از معاویه پژمرده بودند نه این که انسان بگویند.

این که امروز تاریخچه اسلام را دگرگون سازی کنند، بوسیله پای معصوم مجتبی مظلومی که هنوز اندوه مظلوم است، یک نسبت ناروا بدهند و سپس بی آرامی تفسیر کنند برای خودشان که پس راهکار ما این است که با دشمن بسازیم و مشت بوسیله دست دشمن بدهیم، همان کارگر که امام حسن کرد! این حکم با آن حادثه ای که امروز در ثقیفه بنی ساعده رخ انصاف داخل حالی که بدن پیغمبر روی زمین بود چه فرقی دارد؟ مسئله تحریف قسمت امت اسلام و خمیدگی در تحریف، در جوهر مربوط به آن زمان عزب نبود، پیغمبر که می گوید «اغتم الامتی»، من تیمار امت دارم، برای امت امروز اسلام نیز پیغمبر اکرم غمگینند، برای همه پهنه امت مسئله هایی که کنار سر امت می آید و تو رهگذر سرنوشت دیپلماتیک امت قرار می گیرد، پیغمبر را اندوهگین کرده است.

ای خدا، رسول الله با یک قلب غمگین و با یک قلب آزرده ای امروز چشمانش را روی بی آرامی گذاشت و امت را یتیم کرد؛ خدایا، به ما توفیق بده که در شیار پیرو مرحومه پیغمبر، در مقام مقابله با هر تحریف و انحرافی که در تو جامعه ما تو دگرگون سازی سرنوشت پیرو و اجرای دین به بود می آید، همانطور غلبه مقابله و مبارزه داشته باشیم که فرزندان پیغمبر مقابله کردند، انطوری که امام حسین (علیه السلام) مبارزه کرد، مبارزه کنیم، آنطوری که امام حسن (علیه السلام) با همگی مظلومیت ها مبارزه کرد، امروز بتوانیم داخل لفافه قدرتی که به حمدالله کنار اثر خون شهدایمان بوسیله مشت آوردیم، همانطور با تحریف و انحراف امت در داخل و با تهاجم متخاصم از خارج مقابله کنیم، وفادار محضر مقدس پیغمبر اکرم باشیم و قلب رسول الله از دین داری و کیش مداری ما داخل امروز، شاد و شادمان باشد.

خدایا روز حیثیت جهانی پیغمبر اکرم و روز ابهت اسلام و رسول الله، فرج و ظهور مولایمان، بقیةالله عقب انداختن بفرما، ارواح مطهره شهدا و روح مطهر معصوم افضل ما را از دعا و نیایش و اشک و عشق امروز ما بهره مند بگردان، سایه لبالب برکت مقام معظم رهبری کنار قاعده ما مستدام بدار، دشمنان ناپاک ما درون جبهه های کفر و مغایرت و استکبار، ذلیل و نابود و ریشه کن بگردان.
  • ۹۹/۰۷/۲۶

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی